بعد از تو ای سپید ترین سبز پوش من
من ماندم و سیاه ترین صبح نا گوار….!!
حسرت ببار ای دل ابری که بعد از او
دندان بغض، می گزد انگشت چشم را
طوفان آه، می درد انام درد را
آوار اشک، می شکند پشت چشم را
ای یار، ای عزیز سفر کرده تا خدا
از من مپرس اینکه چرا گریه می کنم
سخت است بی تو زندگی ای روح و جان من
می سوزم از فراغ و ترا گریه می کنم
من ما نده ام و سیاه ترین صبح نا گوار…!
یا مهدی( ع )…
منبع: کتاب گل صد برگ / اثر: محمد زمان گلدسته.
آخرین نظرات